نامگذاری سال ها در سایه اقتدار فرهنگی رهبری
چند سالی است رهبر انقلاب در آستانه سال نو شمسی، تقریبا از اواخر دهه هفتاد و تاکنون بر اساس دغدغههای موجود در نظام اسلامی و یا نیازهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جامعه نامی را برای سال جدید برمیگزینند و در زمان تحویل سال که دل ها بیشتر از هر زمانی متوجه است از یکایک مردم و مسئولین میخواهند به این نامگذاری و عمل به محتوای آن پایبند باشند. ایشان با این عمل، با تشریح اوضاع مهم «سال ِ قبل»، چارچوب کلی و افق پیش روی ملت و مسئولان جمهوری اسلامی را در سال ِ پیش ِ رو، ترسیم میکنند.
مروری اجمالی و کل نگرانه بر محتوای بیانات ایشان در زمان تحویل سال در سال های مختلف، در کنار مروری تاریخی بر وقایع اساسی کشور در ایام مربوط به هر کدام از سخنرانی های ایشان در سال های مختلف، علاوه بر ارزشی که از نظر تحلیل تاریخی و همچنین یادآوری برخی مسائل فراموش شده دارد، نشانگر نکات مهمی درباره سبک رهبری حضرت آیتالله العظمی خامنهای(مد ظلّه العالی) در هدایت و راهبری نظام مقدس جمهوری اسلامی به سوی اهداف انقلاب اسلامی و عبور از بحران های مختلف است. در واقع رهبری از میان همه ارزشها و جهتگیریهای مطلوب، یک ارزش را برجسته میکنند و در صدر قرار میدهند و توجه همگان را به آن جلب میکنند. این در واقع نوعی اعتلای فرهنگ عمومی جامعه است.
اینگونه نامگذاری ها یک نوع “سیاستگذاری فرهنگی” برای حاکمیت و القای جهت فرهنگی به مردم در نظر گرفته میشود؛ یعنی رهبری هم در سطح حاکمیتی و هم در سطح امامت امت اسلامی به تعیین وظیفه نهادهای حکومتی و آرمانآفرینی در لایه فرهنگ عمومی میپردازند.
به نظر میرسد علاوه بر همه تلاشهای رهبر انقلاب برای اصلاح و ارتقاء وضعیت فرهنگی موجود، نامگذاری سالانه یکی از اضلاع تدابیر ایشان برای ترسیم گفتمان مسلط فرهنگی-اجتماعی باشد که در صورت برخورد صحیح مدیران فرهنگی با آن، میتوان انتظار داشت در یک دوره زمانی چندساله، اندک اندک به مرجعیت فکری-فرهنگی به ویژه در عرصه راهبری فرهنگ عمومی بیانجامد.
با این نگاه، نامگذاری سالانه را میتوان مصداقی از آرمان آفرینی رهبری برای حرکت دادن و ایجاد امید و نشاط به جامعه دانست. آرمانی بودن افق نگاه رهبری البته به معنای چشم بستن بر حقایق جامعه و فضای بینالمللی فرهنگ نیست، بلکه مقصود آن است که رهبری همچنان که آرمانی میاندیشد، در حوزه عمل و تدبیر نیز واقعیتهای امروزین جامعه را در نظر دارد.
چرا که اگر جامعه آرمان متعالی نداشته باشد، در پیچ و خم روزمرگی متوقف خواهد شد و هیچگاه به قله تعالی نخواهد رسید. بنابراین به نظر میرسد مهمترین ویژگی فرهنگی رهبری، زدودن این رخوت از جامعه و حرکت دادن مردم به سوی آرمان ها، در چارچوب فرهنگ عمومی است.
از طرفی امروز دیگر بر همگان روشن شده است که، نامگذاری سالهای شمسی یک حرکت استراتژیک و راهبردی محسوب میشود. رهبر معظم انقلاب با تعیین این ساز و کار به عنوان بخشی از راهبری سازمانی نظام از نقطه عطف
تحویل سال برای این مهم استفاده مستمر نموده اند. ثبت و اعلان بیست موضوع مهم برای هر سال در دو دهه اخیر به نوعی نمایشگر نقشه راه حرکت ایران اسلامی است، این اقدام حرکتی نو و بیسابقه در جهان و ابتکاری ویژه در عرصه راهبری نظام محسوب میشود. البته جمهوری اسلامی در مسیر راهبردی خویش پلههای تکامل را طی میکند. توجه به چشمانداز بیستساله، برنامهریزی بر اساس دهه پیشرفت و عدالت، داشتن برنامه توسعه پنجساله و سرانجام راهبردهای یکساله که خود را در قالب نام سال نشان میدهد، حکایت از اهتمام جمهوری اسلامی برای رسیدن به جامعهی متدین و کارآمد میکند. نامگذاری سالها، گذشته از فضای رسانهای و تبلیغی که پیرامون آن پدید میآید، اکنون یک راهبرد اساسی برای تغییر و اصلاح فرهنگ عمومی جامعه در جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود. نگاهی به نام سالهای گوناگون شمسی در دهه گذشته نشان میدهد که این نامگذاریها بیشتر با هدف ایجاد حرکت در بدنه و رأس هرم جامعه به سوی پذیرش و نهادینهسازی الگوهای اخلاق اسلامی و اخلاق عمومی صورت میگیرد. و البته این را نیز باید در نظر گرفت که در جمهوری اسلامی ایران این نامگذاری از طرف عالیترین جایگاه سیاسی، یعنی مقام رهبری، صورت میگیرد. از نظر حقوقی این جایگاه بالاتر و فارغ از سلیقهها و اختلاف نظرهای فکری و سیاسی تعریف میشود و بنابر ماهیت و وظایف رهبری، بیشترین رابطه را با عموم مردم دارد. از سوی دیگر در زمانه ما، شخصیت حقیقی رهبر یعنی آیتالله خامنهای و نگاه فرهنگی ویژه ایشان که بارها از سوی دوست و دشمن به آن اذعان شده است، اهمیت و تأثیر این راهبرد یعنی نامگذاری سال را بر اساس مصداق این دو آیه: «الناسُ علی دین ملوکهم؛ مردم بر آئین حکومتگرانشان هستند» و «الناس بأمرائهم اشبه منهم بآبائهم؛ مردم به حاکمانشان بیشتر شبیهاند تا به پدرانشان» بیشتر میکند.
نامگذاری هر سال توسط رهبر معظم انقلاب در دو دهه اخیر، علاوه بر اینکه مهمترین گام در تعیین استراتژی کلان و برنامه های کشور محسوب می شود، چراغ راهی برای حرکت در مسیری با فراز و نشیب اما پرفروغ بوده است.
نکته ظریف این موضوع آن است که عناوین به کار رفته برای هر سال، که از آن میتوان به عنوان مهمترین هدف اعلام شده سال نام برد صرفا کاربری و یا زمانبندی محدود یکساله را ندارد بلکه می تواند به عنوان الگویی عملی در ادوار مختلف نیز به کار گرفته شود. به همین دلیل ضرورت بازنگری و بازخوانی فعالیت ها و عملکردهای صورت گرفته توسط سازمانها و نهادهای دولتی و مردمی در حوزه های مطرح، یک تمهید ملی به شمار می رود.
با در نظر گرفتن عناوین تعیین شده برای نامگذاری های سالیان اخیر، انتظار می رود که کشور هر سال مشحون از رویش، تولید و باز تولید اندیشه، برنامه و اقدام در جهت محقق ساختن جهاد اقتصادی، همت مضاعف،کارمضاعف، شکوفایی و نوآوری در ابعاد مختلف باشد.
صرفه جویی و کار سازنده، انضباط اقتصادی و مالی، عدالت اجتماعی، وجدان کاری و انضباط اجتماعی وظیفه ای یکساله نیست که با اتمام سال، این وظیفه از دوش برداشته شود.
عدالت اجتماعی، پاسخگویی به مردم از سوی قوا و خدمتگزاری، نهضتی دائمی و پایدار می خواهد تا چارچوبی نهادینه، قدرتمند، اساسی و ماندگار یابد… و البته نیل به همه این اهداف متعالی، همبستگی و اتحاد ملی و مشارکت عمومی بی وقفه را در عرصه ها و ادوار مختلف سیاسی
و اجتماعی می طلبد تا نگاره های توفیق و تعالی در کشور نقشی استوار یابند. همچنین سالهای پیامبر اعظم(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و عزت و افتخار حسینی(ع) برای الگوگیری از وجود مبارک پیامبر و ائمه علیهمالسلام در زندگی اجتماعی تمام امت های اسلامی بوده و است.
با این رویکرد که عناوین ماندگار سالهای قریب به دو دهه اخیر، مسیر ساختن کشور را در تاریخ، روشن و شفاف کرده است، و چنان که ملاحظه میشود، همه این موارد جزء ضرورتها یا آسیبهای فرهنگی- اجتماعی جامعه امروز ایران اسلامی هستند. اگر عناوین این چند سال کنار هم قرار گیرند ما را به گونهای از آسیبشناسی عمومی وضعیت فرهنگی رهنمون میسازند. با اینهمه، باید در مورد اهداف و ضرورتهای این نامگذاریها بیشتر تأمل نمود و همزمان آنها را با اقتضائات دهه عدالت و پیشرفت تحلیل کرد.
حسین اسماعیلی