نقش مشارکت سیاسی مردم برای دستیابی به اهداف دهه پیشرفت و عدالت

نظریات توسعه که اکثراً توسط سیاستمندان و دانشمندان غربی ارائه گردیده است نگاه به ملت ها و جغرافیا را در صدر اهمیت قرار دادند.در همین راستا منطقه خاورمیانه یکی از پرتنش ترین منطق جهان تقسیم بندی شده است تا به هیچ وجه قدرت منطقه ای و جهانی در این بخش تشکیل نگردد.بحران آفرینی های غرب و حمایت برخی از حکام شیخ نشین منطقه را می توان در این راستا ارزیابی کرد.

نظام های غربی که مدعی دموکراسی در تمام حوزه های سیاسی و اقتصادی هستند با هدف جلوگیری از نفوذ کشورهای در حال توسعه عمدتاً از الگوهای حکومتی الیگارشی و دیکتاتوری در منطقه حمایت می کنند که مصداقهای آن را می توان در مصر-یمن و تونس و……….که درگیر خیزش اسلامی هستند به وضوح دید.

انقلاب اسلامی و نوع حکومت بوجود آمده از بطن آن یکی از باثباترین شیوه حکومتی در زمان حال به حساب می آید که نه تنها مرحله تغییر و ثبت خود را در دهه های گذشته با موفقیت به انجام رسانیده است بلکه در دوران فعلی وارد مرحله تاثیرگذاری گردیده است.

سوالات بسیاری سالهاست ذهن اندیشمندان و استراتژیست های غربی را به خود مشغول کرده است.از جمله اینکه چرا انقلاب اسلامی در مراحل اول شکل گیری دچار انحراف و اختلاف برسر قدرت نگردید؟چرا علیرغم تحریم و تحلیل جنگ8ساله این انقلاب از بین نرفت و چندین سوال دیگر بی جواب.

عدم شناخت روحیات ملت ایران تنها پاسخ به سوال های فوق می باشد.تمامی شاخص های دموکراسی که غرب با تبلیغات نه در واقع داعیه آنرا دارد تماماً در جمهوری اسلامی ایران قابل مشاهده است.از حضور مردم برای انتخابات نوع حکومت تا دخالت در تصمیم گیریهای کلان کشوری در ابعاد مختلف.

یکی از تفاوت های فاحشی که بین نظام اسلامی و سایر حکومت ها مشهود است مدیریت و رهبری جامعه اسلامی است.

در نظام حکومت اسلامی مردم و رهبری در یک جبهه قرار دارند و در کنار هم برای توسعه کشور تلاش می نمایند.مصداقهایی از این نوع را میتوان در مدیریت جنگ تحمیلی-گذرا از تحریم اقتصادی-همراهی بر سر پرونده هسته ای و…….دید.

جناحهای سیاسی در کشورمان برای اینکه با اقبال عمومی مواجهه گردند باید همراهی با دو رکن اساس انقلاب یعنی رهبری مردم را در سر لوحه برنامه های خویش قرار دهند و در غیر اینصورت نظام در سالهای گذشته بسیاری از گروههای سیاسی را که صاحب قدرت بودند را بازیگری در عرصه سایسی کشور حذف کرده است که نمونه هایی از آنرا می توان در حذف بنی صدر و گروههای حامی آن-گروهک فرقان و منافقین و دوره های اخیر جبهه مشارکت و حزب اعتماد ملی مشاهده کرد.

مشارکت مردم مهمترین سرمایه و پشتوانه انقلاب از نظر رهبری نظامم محسوب می گردد و برخی از کاستیها و فشارهای اقتصادی در همین عرصه و برای دستیابی به اهداف مدنظر رهبری در دهه چهارم انقلاب که به شعار پیشرفت و عدالت مزین گردیده است.

بی شک حضور آگاهانه مردم ایران در حوزه های سیاسی به همه ملتهای آزاده نشان می دهد که مردم سالاری دینی می تواند با اتکاء مشارکت حداکثری مردم به عنوان الگویی بی بدیل برای پاسداری از ارزشهای انقلاب و اثبات کار آمدی حکومت دینی باشد.

حسین اسماعیلی

دبیرکل جمعیت فرزندان شاهد و ایثارگر نواندیش خدمتگزار

اشتراک گذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *