نقش احزاب و سازمان های مردم نهاد در مشارکت سیاسی و فرهنگ انتخاباتی

به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل جمعیت فرزندان شاهد و ایثارگر نواندیش خدمتگزار، در طی مصاحبه ای که خبرنگار جمعیت با جناب آقای دکتر خادمی معاونت  پژوهش و برنامه ریزی داشت سوالاتی در مورد انتخاباتی که پیش رو است تشریح شد و ایشان  به هرکدام از سوالات پاسخی به شرح زیر ارائه نمودند:

1.آیا به نظر شما حضور انتخابات و رویدادهای سیاسی مرتبط به اخذ رای گیری نمود کاملی از مشارکت سیاسی است؟

در کل حضور در انتخابات و رویدادهای سیاسی مرتبط به اخذ رای و یا رفراندوم ها می تواند تجلی از مشارکت سیاسی باشد که به علت عمومیت و مشمول پذیری آن و در بر گرفتن بخش بزرگتری از جوامع در یک مقطع زمانی مشخص، به جامع ترین نمود مشارکت سیاسی عنوان یابند، اما واقعیت این است که مشارکت سیاسی تنها به انتخاب های دوره ای خلاصه نمی گردد، بلکه سیر مطالعات سیاسی – اجتماعی هر فرد، ابراز حساسیت نسبت به قوانین و اجرای آن در حوزه های تخصصی و یا مرتبط به افراد، حضور در سایر عرصه های اجتماعی و رویدادهای ملی و بین المللی می تواند بخشی از مسئولیت های مشارکت سیاسی باشد که پی گیری مستمر و ایجاد ارتباط معنادار با هر یک از عوامل فوق الذکر می تواند این مشارکت را خودآگاه تر و مؤثرتر سازد. بنابراین افراد تنها با حضور در یک انتخابات و ارائه آراء خود نمی توانند تکلیف و مسئولیت سیاسی – مدنی خود را نسبت به مشارکت سیاسی به طور کامل ادا نمایند.

2.نقش احزاب و سازمان های مردم نهاد را در میزان و کیفیت مشارکت سیاسی چه می دانید ؟

در ابتدا باید اشاره کنم که این دو گونه نهاد از منظر کیفیت نقش و همین طور حدود اجازه ی قانونی در مشارکت سیاسی تفاوت اساسی دارند. چرا که تنها احزاب اجازه ورود مستقیم به فعالیت سیاسی را دارند و سازمان های مردم نهاد از طریق پی گیری علایق تخصصی بخشی از جوامع در حقیقت به گونه ای غیر مستقیم مسائل  سیاسی مرتبط با  افراد را پی گیری می نمایند که مجموع این علایق و یا منافع هنگامی که در یک رویداد و تصمیم گیری ملی در کنار هم قرار می گیرند؛ آن موقع به علت وسعت و میزان اثر و پیچیدگی قابلیتی سیاسی می یابند که به نهادهای سیاسی چون احزاب نیاز می یابند.

3. تا چه میزان فرهنگ انتخاباتی کشورها از احزاب و سازمان های مردم نهاد اثر می پذیرند ؟

شاید بتوانیم دو نوع فرهنگ سیاسی و انتخاباتی را از هم متمیز دهیم. یکی فرهنگ سیاسی مشارکت جو و پیشروانه و دیگری فرهنگ سیاسی و انتخاباتی پیروانه و یا منفعلانه. با این وجود هر یک از این انواع فرهنگ ها متاثر از عوامل بالادستی بسیار زیادی از جمله ساختار سیاسی کشورها، وضعیت اقتصادی ، میزان وابستگی با استقلال کشورها در عرصه بین المللی می باشند که خود احزاب و حتی سازمان های مردم نهاد نیز از همان ساختارهای بالادستی متاثر می باشند ، اما احزاب به عنوان پیش قراولان و ارگان های تخصصی سیاسی هنگامی در فرهنگ انتخاباتی اثر گذارند که کارویژه های عمومی خود را بر آن اساس تعریف نموده باشد. به عنوان مثال احزابی که عمده فعالیت خود را حضور در برهه زمانی کوتاه انتخابات ها تعیین نموده باشند ، فرهنگ سیاسی انتخاباتی اصطلاحا شب امتحانی را تبلیغ و ترویج می نماید و یا سازمان های مردم نهادی که به دلیل تامین منافع تنها موسسان آن شکل گرفته باشند. قطعا سایر اعضا و جوامع هدف خود را به فرهنگ سیاسی و انتخاباتی پیروانه و منفعل تشویق نمایند و مشارکت طلبی آگاهانه اعضاء در دستور کار فعالیت های آن سازمان ها نمی باشند؛ اما احزابی که بخصوص برای حوزه ی آموزش سیاسی استمرار قائلند و اعضاء خود را نسبت به اتفاقات به اتخاذ تصمیم و تحرک تشویق می نمایند ، قطعا فرهنگ سیاسی – انتخاباتی پیشروانه و مشارکت جو را دنبال می کنند.

4.چگونه می توانیم فرهنگ سیاسی مشارکت جو یا فعالانه را تشویق و تقویت نمائیم ؟
قطعا فقط تعداد احزاب و یا تکثرگرایی جناح های سیاسی نمی توانند عامل نهایی و یا ایده آل ترین وضعیت در فرهنگ سیاسی مشارکت جویانه باشد ، بلکه فرهنگ سیاسی فعالانه و آگاهانه زیر ساخت های متنوعی را از جمله افزایش آگاهی سیاسی ، تحمل سیاسی و جامعه پذیری به هنگام را طلب می نماید. اما موارد فنی به خصوص تغییر و اتخاذ رویکردهای آموزشی مبتنی بر خلاقیت ، تعامل و پژوهش محوری و از منظر نحوه اداره حکومت ، حرکت به سمت ساختارها و نظام های مردم سالارانه را که ذاتا برای مشارکت مردم و اثر آنها تعاریف و جایگاه مشخص معین شده می تواند منجر به فرهنگ های سیاسی و انتخاباتی آگاهانه و مشارکت جو شود.

اشتراک گذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *